طول بدن این پرنده زیبا از ابتدای خم بال تا انتهای دم در حالت معمول از 38 سانتی متر تا 43 سانتی متر متغیر است، اما در حالات استثنایی ازجمله مساعد بودن شکارگاه، جوانی والدین و نوع زیر گونه، طول بدن این پرنده به 47 سانتی متر نیز میرسد.
اما عموما طول پرندگان بومی ایران به زحمت از 43 سانتی متر (از ابتدای خم بال تا انتهای دم) تجاوز میکند.در تیره شاهینیان پرندگان ماده بزرگتر از نرها هستند.بالابان ماده نسبت به نر، سری کوچکتر و پنجههایی کلفتتر دارد، اما از نظررنگ آمیزی تفاوتی بین نر و ماده وجود ندارد. این پرنده دم نسبتا بلند، بالهایی دراز و نوک تیز دارد. طول بالهای این شاهین بزرگ بین 105 تا 129 سانتی متر متغیر است. این پرنده در فصل سرد به مناطق گرم مهاجرت میکند.
زیستگاه
در حقیقت چرخ را میتوان شکارچی روززی علفزارهای وسیع دانست. اما این امر بدین معنی نیست که این پرنده در کوهستان و کوهپایهها دیده نمیشود. در واقع استپ را اولین و اصلیترین زیستگاه این پرنده قلمداد میکنند. اگر بالابانی در شکاف صخرهای تخمگذاری کرده باشد یقین بدانید این لانه مشرف به دشت وسیعی است. دلیل این امر نیز بسیار واضح است، این پرنده به خاطر بالهای بلند و نوک تیز نمیتواند در مناطق جنگلی
پر درخت شکار کند.
توزیع جغرافیایی
توزیع جغرافیایی چرخ که گاهی اوقات به آن شاهین بیابان (Desert Falcon) هم اطلاق میشوداز اروپای غربی تا شمال کره و از مرزهای جنوبی جنگلهای تایگا سیبری تا بیابانها و استپهای مرتفع خاورمیانه و تبت گسترده است. چرخ در حقیقت یک پرنده بیابانی و نیمه بیابانی است. این پرنده در فصل مهاجرت در سراسر ایران به جز مناطق جنگلی دیده میشود. بالابانهایی که در ایران تولیدمثل میکنند در تمامی نقاط ایران به جز نواحی جنوبی استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و بوشهر مشاهده شدهاند. اما در نواحی شمال شرقی از جمله استانهای گلستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی و سمنان و نیز رشته کوههای زاگرس تولید مثل این پرندهها بیشتر است.
تغذیه
رژیم غذایی چرخ بسیار متنوع است از پستانداران و پرندگان کوچک تا موشها، سنجاب، کبوتر، سوسمار و حشرات مناطق استپی مانند ملخ جزو منابع غذایی این پرنده محسوب میشود. میزان مصرف هر یک از این منابع غذایی بسته به سن پرنده و منطقه زیست آن متفاوت است. برای مثال، غذای بالابان ماده در سه روز اول پس از خارج شدن جوجهها از تخم، حشراتی مانند ملخ است چرا که گوشتی زود هضم و مقوی برای جوجهها دارند.
لانهسازی
فصل جفتگیری این پرنده از اواسط اسفند ماه تا اوایل فروردین ماه در ایران است که البته با توجه به شرایط آب و هوایی، ممکن است تا 15 روز نوسان داشته باشد.در فصل جفتگیری، این شاهین بزرگ لانهسازی نمیکند بلکه از لانههایی استفاده میکند که پرندگان دیگری چون کلاغ سیاه، کورکور سیاه، سارگپه پا بلند و عقاب شاهی ساختهاند، حتی از لانههای ساخت انسان نیز استفاده میکند.
این پرنده میتواند از لانههایی که روی صخرهها و پرتگاهها، درختان، ساختمانهای بلند، دکلهای برق، دیوارههای بلند معادن شن و ماسه، کنارههای رودخانه و حتی گاهی اوقات روی زمین وجود دارند، استفاده کند.
لانههای مرگبار
در بسیاری از مناطق کشورمان سرزمینهای استپی وسیعی وجود دارند. این مناطق پوشیده از رستنیهای کوتاه قامت است و تا جایی که چشم کار میکند از این گیاهان دیده میشود.در این بیابانها، ظرفیت بسیار بالایی برای زندگی پستانداران و پرندگان کوچک
و جود دارد.ولیکن لانههای مناسب برای پرندگان شکاری در محدودیت قرار دارند. با این همه در اینگونه استپهاست که چرخ روی زمین لانه میسازد.
در سالهای اخیر بالابانها بهعلت نبود مکانی مناسب برای لانهسازی و در دسترس بودن دکلهای برق بر فراز این دکلها لانهسازی و تولید مثل میکنند؛ پدیدهای که برای بقای نسل اینگونه بسیار مضر است، چرا که میدانهای مغناطیسی قوی در حوالی دکلهای برق و خطوط انتقال آن، اثرات سوئی روی جوجهها و حتی والدین میگذارد. از جمله باعث کاهش قدرت باروری این پرنده میشود.حتی این میدانهای قوی مغناطیسی ممکن است در سال اول مانع از تبدیل شدن تخمها به جوجه شود.
این پرنده در هر سال یک تا 6 تخم میگذارد و 28تا 32 روز طول میکشد تا جوجهها سر از تخم درآورند. درتمام این مدت ماده روی تخمها میخوابد و پرنده نر غذای ماده را تامین میکند. در سالهای اول باروری تعداد تخمها از سالیان آخر باروری بیشتر است.در سالهای آخر دیده شده است که پرنده یک تخم میگذارد و بهدلیل کهولت سن والدین آن تخم هم تبدیل به جوجه نمیشود.
تهدیدات
دلایل متعددی برای کاهش نسل این پرنده شکاری در حال حاضر وجود دارد.اولین آسیب جدی به این پرنده در اوایل قرن بیستم روی داد، چرا که اغلب زیستگاههای استپی باقی مانده تبدیل به زمینهای زراعی شد.
کشاورزی مکانیزه مشکلات بسیار زیادی را برای تمامی پرندگان شکاری ایجاد کرد.این پدیده بهعنوان یک آفت بسیار مهم در اروپا که یکی از مهمترین زیستگاههای بالابان به شمار میرفت، محسوب میشد.استپهای مناسب برای زندگی بالابان میزبان هزارانگونه جانوری بودهاند که شامل پستانداران کوچک مانند انواع سنجابها، پایکا(نوعی خرگوش)و انواع موش بوده است.این زیستگاهها شکارگاه عمده بالابان به شمار میرفتند.
شخم زدن و مسموم کردن پستانداران کوچک شدیدا تنوع گونهها را در این استپها کاهش داد.از بین رفتن استپهای وسیع زیستگاه عمده بالابانها را نابود کرد. با ورود آفت کشها وسموم به چرخه فعالیتهای کشاورزی دراواسط قرن 20 میلادی آسیب جدی دیگری به این پرنده وارد شد؛ بهخصوص رواج استفاده از DDT نواحی باقی مانده تولید مثل چرخ را کاهش داد و بالابانهای مولد را بهصورت جمعیتهای پراکنده و جدا از یکدیگر درآورد.
در شوروی سابق طی این سالها پروژههای تحت عنوان کنترل آفت (Plague Control) به اجرا درآمد که بهطور وسیعی کلنی سنجابها و موشها را تحتتأثیر منفی قرار داد. این طرحها همچنین در سرزمینهای قزاقستان، ازبکستان و جنوب سیبری که یکی از مهمترین زیستگاههای چرخ محسوب میشوند نیز به اجرا درآمد. طی سالیان بعد این طرح با همکاری شوروی سابق به سایر کشورهای کمونیستی از جمله مغولستان و چین نیز راه پیدا کرد.اصلیترین ماده مورد استفاده برای کنترل جمعیت موشها، ماده شیمیایی DDT بوده است.پس از مدتی استفاده از DDT، موشها چرخه طبیعی خود را از دست دادند و با کاهش شدید مواجه شدند.بنابراین جمعیت بسیاری از پرندگان شکاری از جمله بالابان رو به افول نهاد.
*دبیر انجمن چرخ